الزامات یک مجسمه شهری
در گیرودار زندگی پر دغدغه امروز، در ازدحام این همه بتن و آهن و سیمان، خیابان و اتومبیل و باز ازدحام که بیوقفه بر ما و زندگی و روحمان تاثیر میگذارند، چارهای نیست جز تلطیف فضای زندگی جمعی و دستاویز قرار دادن هنر برای کمی دلپذیرترشدن محیط زندگی اجتماعی بخصوص در کلانشهرها. از آنجا که هنر در زمینهای به ابعاد و عظمت یک شهر میتواند در تزئینات و جزئیات نمودی داشته باشد، پس مجسمههای شهری به عنوان عناصری هنری و البته مفهومگرا میتوانند راهکاری برای تغییر سیمای هر شهر باشند.
ضرورت ایجاد فضاهای حجمی و نیاز به بهرهمندی شهروندان از هنر و دلایلی شبیه به این به برگزاری سمپوزیوم مختلف داخلی و بینالمللی مجسمههای شهری در کلانشهر تهران انجامیده و مجسمههای برگزیده در این سمپوزیوم ها نیز هم اکنون در نقاط مختلف شهر و بیشتر آنها در باغی به نام باغ هنر در معرض دید قرار خواهند گرفت اما انگار هنوز تا دریافت بهترین کارکردها از مجسمههای شهری بخصوص در تهران راه بسیار پیشروست…
مجسمههای شهری نه تنها به غنای بصری شهر و فضای زیست اجتماعی ما کمک میکنند، بلکه به عنوان نمادها و نشانههایی از فرهنگ و هویت جمعی ما قابل استناد هستند و از این بابت است که باید رویکردی تازهتر و جدیتر به آنها داشت.
مجسمههای شهری که قبل از هر چیز به ایجاد تنوع در فضای بصری شهرها کمک میکنند بایستی حائز ویژگیهایی باشند از جمله این مجسمه ها از آن دسته آثار هنری هستند که در ارتباط مستقیم با مردم قرار داشته و تفاوتهایی اساسی با انواع مجسمههایی که در موزهها و گالریها میبینیم دارند. این نوع مجسمهها باید از منظر زیباییشناختی یک اثر هنری کامل باشند، به این معنی که در خلق آنها نباید تنها به کارکردشان توجه داشت. بلکه باید بتوانند با روحیات جمعی مردم و واقعیتهای اجتماعی آنان ارتباط برقرار کنند. هر فضا و موقعیتی فرهنگ خاص خودش را دارد و مجسمهای که در آن فضا قرار میگیرد باید با موقعیت و فرهنگ مردمیکه از مقابلش میگذرند سنخیت داشته باشد.
مجسمههای شهری باید بتوانند به سرعت تاثیر زیباییشناختی بر مخاطب خود بگذارند چرا که مخاطب این آثار تنها برای دیدن آنها به شهر نمیآیند و در نهایت این مجسمهها باید بتوانند پیام و مفهومشان را به سرعت به مخاطبان خود انتقال دهند.
از ویژگیهای مفهومی و هنری مجسمههای شهری که بگذریم، یکی از مهمترین نکات درباره چنین مجسمههایی، موادی است که در ساخت آنها به کار گرفته میشود. طبیعی است در ساخت مجسمههای شهری باید از مواد و مصالحی استفاده شود که بالاترین کیفیت را به دست دهند و بعد از چند صباحی از بین نروند. موادی که در مقابل شرایط جوی و نیز کنجکاویهای برخی شهروندان دوام و ماندگاری قابل توجهی داشته باشند.
اگرچه مجسمههای شهری حائز ویژگیهای خاصی برای ماندگاری هستند اما میتوان در ساخت آنها با به کارگیری از هر نوع مادهای به جذابیت آن افزود اما لازم است مواد ماندگاری ارائه کرد تا این مجسمه ها ماندن در فضای شهر و در زیر نور خورشید و بارش باران و برف و… را تاب بیاورند.
وقتی هنرمند مجسمهسازی اثری برای دل خود خلق میکند و یا مخاطبی که علاقه خاص به مجسمه دارد و برای دیدن آنها به گالریها یا موزهها میرود، معنای مجسمه با این نگاه متفاوت تر از زمانی است که یک هنرمند اثری برای جامعه خلق میکند، تفاوتی که از سهم مردم جامعه و شهروندان ناشی میشود.
بیتردید مجسمههای شهری تنها امکانی برای تغییر فضای بصری شهر نیستند و میتوان از آنها کارکردهای دیگر هم انتظار داشت. یک مجسمه شهری میتواند، یک نماد شهری محسوب شود. شاید اگر هر شهر یا حتی مناطق مختلف هر شهر به مجسمه ای به مثابه نماد و سمبل آن منطقه آراسته شوند بتوان تاثیری مضاعف از مجسمههای شهری گرفت.
البته این تاثیرگذاری پیش شرط هایی دارد و آن اینکه ۵۰ درصد هویت یک مجسمه شهری به موقعیت آن در شهر بستگی دارد. در حقیقت نیمی از تاثیر گذاری هنرمند بر مردم به واسطه اثرش امکان پذیر میشود و نیمی دیگر به انتخاب جای مناسبی برای آن مجسمه در شهر مربوط است. موقعیت مناسب یک مجسمه در شهر میتواند آن مجسمه را زنده کند و یا برعکس. مکان گزینی برای مجسمه های شهری، اگر از ساخت آن بیشتر و موثرتر نباشد کمتر از آن هم نیست. پس طراحی شهر برای نصب آثار فاخر و ماندگار شهری یک وظیفه مهم مدیریت شهری است که شهر را برای خلق آثار ماندگار مهیا می کند.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
مقالات شهرسازی،
،